جستجوی این وبلاگ

۱۳۸۸ تیر ۸, دوشنبه

«چرا اطاعت از رهبري؟»


اللهم عجل لوليک الفرج و العافيه و النصر و جعلنا من انصاره و اعوانه و المستشهدين بين يدييا ايها الذين آمنوا اطيعو الله و اطيعو الرسول و اولي الامر منکم. (11)اي کساي که ايمان آورديد، خدا را اطاعت کنيد و پيامبر و صاحبان امر از خودتان را پيروي نماييد.آل عمران / 59در اين آيه سخن از انقياد و اطاعت است، کساني که مؤمن هستند، علاوه بر اطاعت از احکام و دستورات الهي، بايد از رسول خدا(ص) و اولي‌الامر نيز فرمانبري و پيروي نمايند. مفسرين شيعه عموماً «اولي‌الامر» را همان عترت طاهره (امامان معصوم«ع») مي‌دانند،ولايت ريشه لغوي و معني اصطلاحي آن، ولايت امام و تفسير آيه: اطيعو الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منکم، آياتي که دلالت بر ولايت امام معصوم دارند. بقيه آيات و بعض رواياتي که دلالت بر ولايت امام معصوم دارند. ولايت معصوم عين ولايت خداست و هيچ اختلاف در مصاديقش معقول نيست. مواردي که در نظر بدوي حکم معصوم مخالف است اما در واقع عين حکم خداست. تحقيق در اوامر نظير امتحانيه ولايت که مصلحت در ماموربه نيست.سعه ولايت رسول الله عين عبوديت و تسليم است نه اظهار نظر در برابر حق. بحث در پيرامون عبارات مقبوله عمربن‌حنظله. بحث در سند و دلالت مقبوله عمربن حنظله. بحث در پيرامون دو روايت ابي خديجه. بحث در حديث کميل از امير الومنين عليه السلام پيرامون ولايت فقيه(1)حديث‌ کُمَيل‌، قوي‌ترين‌ دليل‌ ولايت‌ فقيه‌ است‌، بحث‌ پيرامون‌ حديث‌: مَجَارِيَ الاْمُورِ وَ الاْحْکَامِ عَلَي‌ أَيْدِي‌ الْعُلَمَآءِ بِاللَهِ الاْمَنَآءِ عَلَي‌ حَلاَلِهِ وَ حَرَامِهِ؛ و حديث‌: اللَهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَآئِي‌ ، بحث‌ پيرامون‌ حديث‌: مَا وَلَّتْ أُمَّةٌ أَمْرَهَا رَجُلاً قَطُّ وَ فِيهِمْ مَنْ هُوَ أَعْلَمُ مِنْهُ، إلاَّ لَمْ يَزَلْ أَمْرُهُمْ يَذْهَبُ سَفَالاً حَتَّي‌ يَرْجِعُوا إلَي‌ مَا تَرَکُوا؛ و دو حديث‌ ديگر ، بحث‌ پيرامون‌ حديث‌: فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الفُقَهَآءِ صَآئِنًا لِنَفْسِهِ، حَافِظًا لِدِينِهِ، مُخَالِفًا عَلَي‌ هَوَاهُ، مُطِيعًا لاِمْرِ مَوْلاَهُ؛ فَلِلْعَوآمِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ، بحث‌ پيرامون‌ حديث‌ وارد در «احتجاج‌» طبرسيّ بطور تفصيل، بحث‌ پيرامون‌ «تفسير منسوب‌ به‌ حضرت‌ إمام‌ حسن‌ عسکريّ عليه‌ السّلام‌». بحث‌ در استصحاب‌ عدالت‌ فقيهِ غيرِ مرجع‌، چون‌ زمان‌ مرجعيّت‌ او فرا رسد. دلالت‌ آيه‌: «يَـا´أَبَتِ إِنِّي‌ قَدْ جَآءَنِي‌ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِکَ فَاتَّبِعْنِي‌´ أَهْدِکَ صِرَاطا سَوِيًّا» بر لزوم‌ رجوع‌ به‌ أعلم‌ در قضاء، و إفتاء، و حکومت، نامه‌ أميرالمومنين‌ عليه‌ السّلام‌ به‌ مالک‌ أشْتَر، و برخي‌ روايات‌ ديگر، دليل‌ قطعيّ عقليّ بر لزوم‌ تشکيل‌ حکومت‌ ، محصّل‌ أدلّه‌ ولايت‌ فقيه‌ أعلم‌ اُمّت‌، که‌ متّکي‌ به‌ نور و فُرقان‌ إلهي‌ باشد. ميزان‌ أعلميّت‌ فقيه‌، أعلميّت‌ او به‌ کتاب‌ الله‌ است‌ . و...(2)ولايت فقيه أمر بسيار مهمّي‌ است‌؛ و حقيقت‌ دين‌ و دنياي‌ إنسان‌ به‌ آن‌ بستگي‌ دارد، زيرا از شؤون‌ ولايت‌، آمريّت‌ و حکومت‌ بر مسلمانان‌، و بلکه‌ بر هم? أفراد بشر است‌. و اين‌ يگانه‌ راهي‌ است‌ که‌ تمام‌ سعادتها و شقاوتها، خير و شرّ، و نفع‌ وضَررّ، و بهشت‌ و دوزخ‌، و بالاخره‌ نجات‌ مردم‌ به‌ آن‌ راه‌ بسته‌ است‌. هر ملّتي‌ به‌ هر کمالي‌ رسيده‌ است‌، در أثر ولايت‌ وَليِّ آن‌ قوم‌ بوده‌، و هر ملّتي‌ هم‌ که‌ رو به‌ بدبختي‌ و ضلالت‌ رفته‌، در أثر ولايت‌ وَليِّ آن‌ قوم‌ صراط‌ مستقيم‌ منع‌ کرده‌ است .ملت عزيز ايران اسلامي که در انتخابات 22 خرداد 88 با هنر نمايي و مشارکت هشتادو پنج درصدي خود؛جهان و جهانيان را مبهوت و متحير خود سا ختند؛ همان ملتي هستند که در دوم خرداد 76 آن حماسه را آفريدند چرا عده اي اين حماسه را امروز طور ديگري تفسر مي کنند؟اينان همان امت واحده اي هستند که نغمه اطيعو الله و اطيعو الرسول و اولي الامر منکم سر مي دهند و در هر زمان و هر مکان گوش به فرمان رهبري هستند و چه ميدانهاي را نبرد کردند و چه جاهايي را از آرامش و راحتي خويش نگذشتند الا براي اطاعت از اوامر ولي فقيه خود.اي رهبر عزيز: مزدوران ودشمنان و ايادي خارجي و داخلي چه بخواهند و چه نخواهند، به فضل الهي، ايران اسلامي با نظام مردم سالار ديني خود و با داشتن امام و رهبري با صلابت و با درايت؛ و رياست جمهوري مردمي، در قرن بيست و يکم، رهبري موج چهارم جهاني - که موج معنويت و مذهب است - را بدست گرفته و مي رود تا اين انقلاب را به صاحب اصلي اش، امام زمان (عج) تحويل دهد. رهبر عزيزم سخنان ارزشمند و مدبرانه شما در هر زمان و زمينه رهگشاي ماست ؛ بسي باعث فخر و مباهات است تا در همه امور پيرو فرمان شما باشيم.‌بررسي ديدگاه هاي رهبري و نقش روشنگرانه ان براي همه اقشاردر همين قضاياى اخير هم ما عرض کرديم، بنده مخالفم که مردم کشورمان را، مردم عزيزمان را به دو بخش تقسيم کنيم؛ يک عده‏اى را مقابل يک عده ديگر قرار بدهيم. قضيه اين‌جورى نيست. در خيلى از مسائل، مردم سليقه‏هايشان، نگاه‏هايشان، نظرهايشان يکى نيست، اما اين به معناى اصطکاک و تزاحم و تعارض و دست به يقه شدن نيست. ما نبايد مردممان را وادار کنيم که با هم دست به يقه بشوند. من به هر دو طرف نصحيت مي‌کنم: احساسات جوان‌ها را تحريک نکنند، مردم را مقابل هم قرار ندهند. ملت يکپارچه‏اى است، ايمان واحدى دارد، قلباً هم با نظام خود روابط حسنه‏اى دارد؛ نشانه اين روابط حسنه، همين حضور در پاى صندوق‌هاست. اگر اميدوار نبودند، اگر حسن ظن نداشتند، اگر اعتماد نداشتند، نمى‏آمدند پاى صندوق‌ها. پس اين ملت با نظام خود هيچ مشکلى ندارد. نبايد اين ملت يکپارچه را دو شقه کرد، تقسيم کرد، يک گروه را بر عليه آن گروه ديگر، آن گروه را بر عليه اين گروه ديگر تحريک کرد(3)در اين که شما بيدار و هميشه هوشمندانه به همه قضايا مي نگريد و براي هر مشکلي راه حل صحيحي درستي را داريد هيچ جاي شک و شبه اي نيست. و در اينکه مسئولان و مردم هميشه گوش به فرمان شما هستند نيز جاي ترديدي نيست .ما نيز اميد آن داريم که افرادي که خود را يک سياستمدار که نه کار و دلسوزان مردم و آينده انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ميدانند و معرفي ميکنند به آنچه که در اولين اصل پذيرش جمهوري اسلامي است و آن هم قبول کردن فرمان ولي فقيه زمان است رابپذيرند و خود را به دامن دشمنان مکار ايران و اسلام نيندازند و با قبول و عمل به اوامر بسيار مدبرانه شما از انچه نسبت به صداقت آنها در اذهان بوجود امده بپرهيزند و در عمل و گفتار يک دست و يک پارچه باشند.مى‏بينيد بعضى از سردمداران دنيا - از آمريکايي گرفته تا بعضى از کشورهاى اروپايى - همه مشکلاتشان تمام شده، مشکل ايران براى اينها باقى‌مانده است! در يک مسأله داخلىِ مردمىِ صددرصد مرتبط به ملت ايران، چانه تکان مي‌دهند و اظهارنظرهاى سخيف مي‌کنند؛ غافل از اينکه هر جا آنها پا گذاشتند از مواضع سياسى، از نظر ملت ايران آنجا نجس خواهد شد جانبدارى‏هاى آنها درست بعکس نتيجه مي‌دهد. مردم از خودشان مي‌پرسند چه چيزى موجب شده است که اين دشمنانى که سى‌سال است عليه انقلاب اسلامى دارند تلاش مي‌کنند و از همه ابزارها و امکاناتشان عليه اين کشور و عليه اين ملت استفاده کردند، حالا شده‏اند دلسوز؟! مردم توطئه را مي‌فهمند؛ مردم ما خباثت را درک مي‌کنند مشکل آنها هم همين است. اگر با يک ملت بيهوش بى‌حواسى مواجه بودند، مشکلى نداشتند؛ اما با يک ملت هوشيار مواجه‏اند، با يک ملت مجرب مواجه‏اند. تجربه‏هاى سى ساله ما، ملت را آگاه کرده است. اينها مي‌دانند. اينها همان دولت‌ها و حکومت‌هايى هستند که هشت‌سال در دوران دفاع مقدس که عليه اين ملت جنايت شد، شهرها بمباران شد، خانه‏ها ويران شد، بمب‌هاى شيميايى زدند، انسان‌هاى بى‏گناه را کشتند، نه فقط دلشان براى ملت ايران نسوخت، بلکه به دشمن ملت ايران کمک هم کردند. مردم ما اين را ديده‏اند. اينها که فراموش‏شدنى نيست. حالا شده‏اند دلسوز! مردم رفتار اينها را با ملت‌هاى مظلومى که پنجه اينها در آنها جاگير شده است، مى‏بينند؛ مثل ملت افغانستان، مثل ملت عراق، مثل پاکستان، مثل ملت فلسطين. هر جا اينها پنجه‏شان جاگير شد، ناخنشان بند شد، هرچه توانستند، ضربه زدند. اينها به مردم رحم نمي‌کنند؛ مردم‏دوستى، دور از جنابِ آنهاست. حالا نسبت به ملت ايران، نسبت به کسى يا کسانى در داخل کشور، طرفدار شده‏اند! خب معلوم است که اين غرض و مرض آنها از اين کارها چيست. اين را مردم مي‌فهمند. شما اگر متحد باشيد، شما اگر با هم باشيد، شما اگر اين روحيه استحکامى را که انقلاب به ملت ما داد و در طول اين سى‌سال ملت ما آن را حفظ کرده است، نگه داريد، «لايضرّکم کيدهم شيئا»؛ هرگز دشمنى آنها به شما اثرى نخواهد کرد، و آنها نخواهند توانست به ملت ايران آسيبى وارد کنند(3)بله هنوز کسي فراموش نکرده است که چه بهاي سنگيني را براي بدست آوردن استقلال ميهن اسلامي و بر افراشته کردن پر چم اسلام بربام اين کشور پرداخت کرديم. و چه عزيزاني را درراه رسيدن به اين نقطه از عزتمندي از دست داديم و از وجود ارزشمندشان اکنون بي بهره مانديم. مگر مي شود کسي فراموش کند که چه در بمبارانها و روزهاي دفاع مقدس بر مردم بي دفاع شهرها و در جبهه هاي نبرد بر فرزندان و رزمندگان ماچه گذشت. ميشود؟؟؟؟؟؟؟ وآيا مي توان از ياد برد که بارها و بارها دشمنان خيره سر چه زحمات و چه توهين ها و پايمالي حقوق ملت اران را که روا داشتند و در هر نقطه از جهان که توانستند بر حوق حقه ملت ما چاي ماليدن و به شعور و اعتقادات مردم فهيم ما چه تعرضاتي کردند؟؟؟؟ بي گمان اينچنين نخواهد بود که احدي از احاد ملت زحمت کشيده و سختي ديده اين همه را فراموش کرده باشد.اين روزها دربولتن هاي خبري دشمنان ايران از نامه هايي نه چندان واقعي اشخاص و اعلاميه هاي گروهک ها و احزاب شکست خورده به چشم مي خورد و اين چنين برداشت مي شودکه هنوز نتوانستن پيرروزي مردم ما را هضم کنند و هنوز در حيرت و گيجي به سر مي برند . و چون نخواهند توانست اين همه موفقيت را درک کنند دست به خودکشي خبري زده اند و ازدروغ پردازيهاي قبل خود درس نگرفته و باز دست به اين عمل ننگين و زشت مي زنند شايد در اين دست و پا زدنها بتوانند به اهداف خود برسند. و زهي خيال باطل چون به قول رهبر عزيز اينان با يک ملت هوشيار و فهيم رو برو هستند و هرگز فريب مکر دشمنان قديمي خويش را نخواهند خورد.
بله چرا ما مطيع امر رهبريم !!!!!؟ زيرا ديدگاه ما از ولايت اين بود و بر اين ايمان خود پايبنديم واز اين آرمانها براي رسيدين به حکومت حقه اولي الامر ي که همه انبيا و ائمه خواستار ان بوده اند و امام غائب براي آن هنوز حي و زنده است دست بر نخواهيم داشت .
رهبرا::
هميشه سلامت و همواره در پناه ايزد متعال موفق و سر بلند و پيروز باشيد.و دشمنانتان در همه جا نابود و زبون باد
*******************************************پيوند ها
1.ولايت فقيه در حکومت اسلام جلد1 مولف: حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني2. ولايت فقيه در حکومت اسلام جلد2 مولف: حاج سيد محمد حسين حسيني طهراني3.بيانات مقام معظم رهبري در در ديدار رئيس و مسؤولان قوه قضائيه 7/4/88

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر